خبرگزاری حوزه/ امروز شنبه برابر است با نهم شعبان المعظم و مصادف با سالروز رحلت عالم جلیل القدر عبدالعزیز بن براج در سال 481 هجری قمری.
آن فقیه نورانی و روحانی ربانی که در سال 400 هجری قمری در مصر به دنیا آمد و در طول هشتاد سال حیات طیبه اش در راه اعتلای اسلام عزیز کوشید و همه هم و غمش این بود که تشیع را از مظلومیت برهاند و مکتب ائمه اطهار(ع) را هر چه بارورتر نماید.
زندگی این عالم ربانی را می توان تصویری از حرکت یک مجاهد فی سبیل الله دانست که تمام تلاشش را در راه احیا و اعتلای کلمه حق به انجام رساند.
تلاش های علمی، خلوص نیت و پاکبازی در عمل، هجرت به اقصای عالم برای کسب معرفت و البته ایمان و اتکال به خداوند جزء ویژگی های این مرد ربانی و آیت رحمانی بود.
مردی از خاندان نام آور براج
این عالم فرزانه از تبار خاندان شیعی معروف براج است که از جمله طوایف نامدار شیعی و اهل معرفت و علم در سرزمین مصر به شمار می آیند.
دو فرزند عالم و برجسته ایشان به نامهای ابوالقاسم و ابوجعفر هر دو از زمره اهل فضیلت و علم بوده و نامشان در طومار نام آوران عرصه خرد و معرفت می درخشد.
از مصر تا بغداد؛ به دنبال کورسوی علم و معنویت
ابن براج جوانیش را در مصر گذراند و در مسیر تحصیل و تهذیب به بغداد رهسپار شد تا از محضر عالمی بزرگی همچون سید مرتضی بهره مند گردد.
دورانی که سید مرتضی کرسی تدریس در بغداد داشت و صدها طلبه فاضل و مجتهد از خوان پربرکت و شوکت معرفت و علم و عمل و تهذیب او بهره معنوی می گرفتند و آن همان زمانی است که پایگاه و مرکز خلافت عباسیان در عراق بنانهاده شده بود و خاندان شیعی آل بویه در آنجا حضور داشتند.
ابن براج و آل بویه؛ دوران شکوفایی معرفت شیعی
بی تردید همزمانی و همروزگاری ابن براج با دوران اقتدار خاندان شیعی آل بویه که در تمام طول تاریخ به فرهنگ پروری و معرفت داری و گرایش به رویکردهای خیرخواهانه و بزرگداشت اهل علم و معرفت شهره بوده اند و بزرگداشت شیعه و شیعیان را همیشه نصب العین خویش داشتند فضایی فراهم کرد تا عالمان شیعه و از آن جمله ابن براج بتوانند به شکوفایی علمی و ایجاد و احیای فضای معرفتی و بنا نهادن بارقه هایی از تمدن بزرگ اسلامی دست زنند.
هم علم و هم اخلاق؛ مردی از تبار معرفت
مردی نه تنها در هیئت علم بلکه در قامت اخلاق هم، به برازندگی و درخشندگی زیست و رفتارش آینه ای شد برای همه آنان که به زیست اخلاقی و رفتار معرفتی امید دارند.
آری؛ مرور تاریخ و سیره زندگی ابن براج مشحون از فرازهای بلند علمی و نکات زیبای اخلاقی است.
تواضعی که در خور تأمل است و گوهری ناب و نایاب
فرازهایی که در زندگی ابن براج قابل تأمل و یادکرد و تحسین است و یکی از آنها اینکه ایشان پس از رحلت استادش حضرت سید مرتضی در درس همبحث و همکلاسی خویش یعنی شیخ طوسی حضور یافت و در عین عظمت علمی، شکوه تواضع و بزرگواری خویش را نشان داد و توانست گام بلندی در جهت همگرایی و هم افزایی و قدرت مضاعف زعامت حوزه علمی و مرجعیت دینی بردارد.
اما پس از این دوره، ابن براج به طرابلس رفت و در آنجا به فعالیت علمی و فرهنگیش ادامه داد.
آنجا نیز با کرسی تدریس و تفقه و هدایت و حمایت از آحاد مردمان و تربیت نسلی از شاگردان و احیای معارف دینی تلاشی عمیق و دقیق برای ترویج مکتب تشیع به انجام رساند.
اما پس از آن دوره شکوفایی و ابتهاج و فرخندگی که در عصر آل بویه با حضور ابن براج و دیگر علمای دین و رهبران آئین و در سایه اندیشه بلند و فرهنگ فاخر و بزرگواری این سلسله جلیله شکل گرفت، با حمله ترکان سلجوقی به رهبری طغرل بیک و سقوط آل بویه تاریکی و تلخی و سقوط فکری و از هم پاشیدگی سامان و اقتدار فرهنگ عزیز و عظیم ایرانی و اسلامی در ملک و مملکت پدیدآمد و همه چیز به دنبال این یورش وحشیانه جنگی و هجمه فرهنگی و غارت فکری و عملی کشور در همه عرصه ها، به تلخی و تاریکی و محاق ظلمت رفت.
تألیفاتی سترگ و شگرف
از ابن براج بزرگ آثار و تألیفات ارزشمندی برجای مانده که از جمله آنها می توان به اللمهذب، شرح جمل العلم و العمل، جواهر الفقه و التعمد فی المذهب و دیگر آثار سترگ و ارزنده ایشان اشاره کرد که در این میان جواهر الفقه به لحاظ نوع ساختار نو و مبتکرانه و مطابق نیازهای روز و احتیاج اهل تحقیق و آحاد مخاطبان علمی اثری شاخص به حساب می آید.
اساتیدی مبرز و نام آور
از جمله اساتید ایشان باید به سید مرتضی علم الهدی، محمد بن حسن طوسی، سلار بن عبدالعزیز دیلمی، تقی الدین ابوالصلاح حلبی، ابوالفتح محمدبن علی بن عثمانی و دیگران اشاره کرد.
و در میان شاگردان مبرزش هم باید یاد نمود از بزرگوارانی همچون قاضی عزالدین طرابلسی، ابوالوفا نیشابوری رازی، ابومحمد خزاعی رازی و دیگر اجله فخر و حکمت و معرفت نام برد.
درود خدا و بندگان پاکش بر روح پرفتوح آن عالم ربانی و فقیه عرفانی؛ یادش گرامی و راهش زنده و جاوید باد!